خبرجان دادن دختربچه ای ۸ ماهه به نام بنیتا این روزها در فضاهای مجازی و رسانه ها منتشر و سبب غمگین شدن بسیاری از افراد جامعه شد اما در کنار این موضوع دردناک، مسأله ای که نباید از آن غفلت کرد آموزش و آگاهی های والدین و فرزندانشان است همچمنین ضرورت رسیدگی به سلامت روان افراد جامعه؛ چراکه بسیاری از افراد نیازمند درمان و مداخلات روانپزشکی هستند.
به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری سلامت، موضوع ربوده شدن دختربچه ای ۸ ماهه چندی پیش در فضای مجازی و رسانه ها منتشرشد. بنیتا، نام دخترکی است که هم اکنون بیشترمردم او را می شناسند او هنگامی که سوار بر خودروی پدرش بود و پدر برای بستن در پارکینگ می رود، خودرو و کودک توسط سارقین ربوده می شود، آنها پس از سرقت قسمتهایی از خودرو، بنیتا کوچلو را درماشین در و پنجره بسته، تنها رها می کنند و او ازفرط گرسنگی، تشنگی و گرما جان خود را از دست می دهد.
دکتر محمد حسین بنی اسد، روانپزشک به خبرنگار سلامت در ارتباط با ابعاد روانشناختی کودک آزاری های اخیر همچون آتنا و بنیتا اظهار داشت: متأسفانه شیوع اختلالات روانپزشکی به خاطر نگاه مردم نسبت به بیماری های روانپزشکی نادیده گرفته شده است و بسیاری از افراد که نیازمند درمان و مداخلات روانپزشکی هستند برای درمان مراجعه نمی کنند.
*تعداد تخت های بیمارستانی روانپزشکی بسیار کم و محدود است
وی افزود: این مسئله سبب شده که رفتارهای مخربی همچون کودک آزاری سبب آسیب های جدی به کودکان شود همچنین بهترین راه حل برای پیشگیری از وقوع چنین جنایاتی این است که سرمایه سلامت به سمت روانپزشکی سوق پیدا کند و این امکان فراهم شود که بیماران روانی تحت نظارت و درمان قرار گیرند.
این روانپزشک با اشاره به اینکه تعداد تخت های بیمارستانی روانپزشکی بسیار کم و محدود است، گفت: در حال حاضر به دلیل اینکه سرمایه گذاری های اقتصادی در این زمینه به اندازه کافی نبوده سبب شده تا عملکرد صحیح بسیاری از افراد ناشی از بیماری های روانپزشکی ازبین برود.
بنی اسد خاطر نشان کرد: مواردی همچون کم حوصلگی، اضطراب و ... سبب شده تا بیماران روانی عملکرد طبیعی نداشته باشند بنابراین ضرورت دارد که رسیدگی به سلامت روان افراد جامعه که درحال حاضر مخدوش شده است مورد توجه قرار گیرد.
*ضرورت آموزش های مناسب از سوی مدارس
وی با بیان اینکه آموزش های لازم جهت پیشگیری از کودک آزاری باید از طرف مدارس نیز صورت بگیرد، گفت: از لحاظ آموزشی برخی از مدارس و خانواده ها به دانش آموزان از لحاظ آموزشی فشار وارد می کنند و گمان می کنند آنها را به سمت رشد کردن هدایت می کنند در حالی که این چنین نبوده و مشکلاتی را برای دانش آموزان ایجاد می کند.
این روانپزشک ادامه داد: صرفا توجه به جنبه فیزیکی و جسمی نباید مورد توجه قرار گیرد و بدلیل اینکه در جامعه با انواع کودک آزاری مواجه هستیم این مشکل سبب تنش و ناامیدی از لحاظ روانپزشکی درجامعه شده است همچنین مسائل و مشکلاتی اقتصادی همچون بیکاری و ... موجب شده که برخی از افراد تصمیم های آنی بدون در نظر گرفتن عواقب آن گرفته و باعث رفتارهای بیمارگونه شوند.
*با شعار دادن و پوشاندن وقایع، راه به جایی نخواهیم برد
دکترسامان توکلی روانپزشک نیز در خصوص اینکه چرا در جامعهی ما چنین موارد دردناکی از کودکربایی، کودکآزاری و جنایت علیه کودکان اتفاق میافتد، گفت: همیشه و در هر جامعه افرادی هستند که ضداجتماعی، قانونشکن و جنایتکارند و میتوانند به دیگران، و به ویژه کودکانی که قادر به مراقبت از خود نیستند، آسیب بزنند.
وی افزود: گمانِ وجود جامعهای بدون حضور مجرمان بالقوه، جامعهای بدون افرادی که ممکن است به کودکان آسیب و آزار برسانند، یک توهم است. باقی ماندن در توهم و فریفتار جامعهی آرمانیِ بیظلم و بیجنایت راه را برای اقدامات عملی و پیشگیرانه در مراقبت از کودکانمان میبندد.
این روانپزشک با اشاره به اینکه باید باور کنیم که کودکان جامعهی ما هم مثل هر جامعهی دیگر در معرض چنین مخاطراتی هستند، عنوان کرد: با شعار دادن و پوشاندن وقایع، راه به جایی نخواهیم برد.همچنین باید توجه کنیم که فرهنگ آرمانی که توسط رسانهها و تریبونها تبلیغ و تجویز میشوند چیزی است، وفرهنگ واقعی که در جان و تن شهرمان جریان دارد، چیزی دیگر است.
توکلی ادامه داد: فرهنگ آرمانی را تبلیغ کنیم و راه را برای نزدیک شدن به آن باز کنیم، اما نه به قیمت انکار و کتمان واقعیات چرا که انکار واقعیات جامعه راه ما را به سوی آرمانهایمان نمیگشاید، برعکس گمراهمان خواهد کرد و در فریفتار و توهم خود اسیرمان خواهد کرد.
*کودکربایی و کودکآزاری در هر شهر و کشوری وجود دارد
وی اضافه کرد: راهی که باید برویم از یک سو فریفتارزدایی از وضعیت پندارینمان است، و از سوی دیگر در نغلتیدن در دام این که تبدیل به سوگوارهسرایان سرزنشگری شویم که تنها و تنها سیاهیها را میبینیم و مشکلات را برمیشماریم، بی آن که راه حلی برای آن بدهیم لذا بپذیریم و بدانیم که در شهر و کشور ما هم، مانند هر شهر و کشوری در هر زمانی، پدیدههایی مانند کودکربایی، کودکآزاری و غفلت از کودکان وجود داشته، دارد و خواهد داشت.
*راهکار پیشگیری از وقوع کودک آزاری
دکترشیوا دولتآبادی، رئیس انجمن روانشناسی ایران نیزدرباره مرگ بنیتا هشت ماهه می گوید: تعریف رسمی کودکآزاری انواع آزارهای فیزیکی و روانشناختی به صورت توهین، تحقیر، طردشدگی و جنسی را و هم نوعی از آزار به عنوان «غفلت از کودک» را شامل میشود.
وی اضافه کرد: غفلت از کودک به این معناست که والدین برای مراقبت کافی، رشد مناسب و بالندگی کودکشان صلاحیت نداشته باشند. در مورد کودک هشت ماههای که خبر فوتش منتشر شد و باز هم به عنوان یک تجربه ملی غمانگیز آن را تجربه کردیم، طبق اطلاعاتی که ما از تصاویر منتشر شده از این کودک و همین طور از رشد جسمی که در هشت ماهگی در او میبینیم، نمیتوانیم از غفلت در خانواده صحبت کنیم.
*یک لحظه غفلت یک فاجعهای بزرگ
رئیس انجمن روانشناسی ایران ادامه داد: به دلیل اینکه آن دسته از کودکانی که مورد غفلت واقع میشوند معمولا کمبودهایی در رشد و ظاهر و نظافتشان دیده میشود. بنابراین مورد بنیتا را نمیتوانیم در قالب غفلت از کودک قرار دهیم اما با وجود این میبینیم که یک لحظه غفلت یک فاجعهای برای این خانواده و شاید بشود گفت برای همه ما به عنوان کسانی که این داستان غمانگیز را دنبال میکنیم به وجود آورده است.
دولتآبادی خاطر نشان کرد: اینکه ما چقدر آگاه هستیم وچه خطراتی میتواند متوجه فرزندان کوچکمان، خود ما و خانوادها و بهطور جدیتر جامعه ما باشد ناشی از رفتارهای ما در قالب یک مسئولیت اجتماعی و انسانی است. در این روزهای اخیر شاهد فاجعهای مثل فاجعه آتنا هم بودیم. نکتهای که باید از این داستانهای غمانگیز بیاموزیم این است که به اندازه کافی مراقب مسوولیتها و وظایفی که بر عهده ما است، باشیم.
وی با اشاره به احتیاطهایی که شاید آگاهانه به ابعاد آنها توجه نمیشود اما در عمل میتوانند اتفاقات بزرگی در زندگی ما ایجاد کنند، گفت: اگر دیدگاهمان را وسیعتر کنیم و از منظر دیگری به فاجعهای نگاه کنیم که طرفهای درگیر در آن از سویی والدین داغدار هستند و از سوی دیگر مجرمینی که باید در موردشان بدانیم، این قبیل اتفاقات به خصوص سنگدلی مجرم در رها کردن یک کودک در بیابان در یک ماشین و در جایی دورافتاده، قابل تامل است.
رئیس انجمن روانشناسی ایران ادامه داد: رها کردن کودکی که به هیچوجه نمیتواند از خود دفاع کند، این میتواند سوال دیگر ما از خودمان و از جامعه مان باشد، آدمها چطور میتوانند به جایی برسند که بتوانند چنین سنگدلی را در حق یک کودک کاملا بیگناه روا بدارند؟
*مجرمین باید تحلیل روانشناختی شوند
وی خاطر نشان کرد: اگر اطلاعات دقیقتری از روانشناسی این مجرمین داشته باشیم، میتوانیم بگوییم که یک اختلال شخصیتی جدی میتواند به یک چنین فاجعهای منجر شود. انسانی که حتی یک لحظه نتوانسته خود را با سرنوشت تحمیل شده به یک کودک و خانوادهاش همراه کند در نتیجه تلاشی برای زنده ماندن کودک به هر شکلی نکرده است. آدمهایی که تا این حد آسیبهای روانی از خودشان نشان میدهند، لازم است قبل از اینکه مجرم شناخته شوند به عنوان بیمار مورد مطالعه قرار گیرند.
دولتآبادی ادامه داد: بسیاری از این افراد کسانی هستند که خودشان تاریخچههای تلخی از آزاردیدگی دارند. نمیدانیم پشت این رفتار که حتی تلاش نکردهاند ماشین را جایی رها کنند که صدای کودک بتواند به گوش رهگذری برسد، چه گذشتهای قرار دارد. باید تحقیق کنیم که از کجا میتواند چنین شکلی از قربانی گرفتن از انسانهای بیگناه رخ دهداین مجرمین باید تحلیل روانشناختی شوند.
*مسئولیتمان در قبال جامعه چیست؟
بعد از چنین اتفاقاتی است که این سوال پیش میآید که هر کدام از ما مسئولیتمان در قبال جامعه چیست؟ چگونه میتوان ازچنین مسائلی پیشگیری کرد و مسئولان، نهادهای مختلف دولتی و غیر دولتی چه اقداماتی باید انجام دهند که شاهد چنین رخدادهای ناگواری نباشیم. ولی آنچه واضح و مبرهن است خلاء توجه به مشکلات روانشناختی جامعه بوده که طی سالیان اخیر روانشناسان و روانپزشکان زیادی نسبت به این غفلت هشدار داده اند.
گزارش: سمانه نجارزادگان
نظر شما